عمان
مختصات: ۲۳°۳۶′ شمالی ۵۸°۳۳′ شرقی / ۲۳.۶۰۰° شمالی ۵۸.۵۵۰° شرقی
سلطنت عمان
سلطنة عُمان
عمان |
||||||
---|---|---|---|---|---|---|
|
||||||
سرود ملی: Al-Nasheed Al-Watani |
||||||
پایتخت (و بزرگترین شهر) |
مسقط ۲۳°۳۶′ شمالی ۵۸°۳۳′ شرقی / ۲۳.۶۰۰° شمالی ۵۸.۵۵۰° شرقی |
|||||
زبان رسمی | زبان عربی | |||||
نوع حکومت | سلطنت مطلقه | |||||
نام حاکمان • سلطان • صدراعظم |
قابوس بن سعید فهد بن محمود السعید |
|||||
موارد منجر به تشکیل استقلال از پرتغال |
۱۶۵۱ | |||||
مساحت | ||||||
- | مساحت | ۳۰۹، ۵۰۰کیلومتر مربع (۷۰ام) | ||||
- | آبها (٪) | جزئی | ||||
جمعیت | ||||||
- | سرشماری | ۲٬۵۷۷٬۰۰۰ (۱۳۹ام) |
||||
- | تراکم جمعیت | ۸٬۳/km۲ (۱۸۲ام) | ||||
تولید ناخالص داخلی | (تخمین ۲۰۱۲) | |||||
- | مجموع | ۷۶٬۴۶۴ میلیارد دلار | ||||
- | سرانه | ۲۴٬۷۶۴ دلار | ||||
شاخص توسعه انسانی (۲۰۱۳) | ۰٫۷۳۱ (بالا) (۸۴ام) | |||||
واحد پول | ریال (OMR ) |
|||||
منطقه زمانی | UTC +۴ | |||||
- | تابستانی (DST) | ۴+ UTC (ساعت جهانی) | ||||
دامنه اینترنتی | om. | |||||
پیششماره تلفنی | +۹۶۸+ |
سلطاننشین عُمان (به عربی: سلطنة عمان) کشوری پادشاهی است در شرق شبه جزیره عربستان. پایتخت این کشور شهر مسقط است. عمان از شرق به دریای عرب و از شمال به دریای عمان محدود میشود. این کشور از جنوب با یمن و از غرب با عربستان سعودی و امارت متحده عربی همسایه است. عمان همچنین دارای مرز دریایی با ایران است.[۱][۲]
این کشور دارای دو برونبوم است. قطعهٔ کوچکی از عمان در قسمت جنوبی تنگه هرمز قرار دارد که مسندم نام دارد. این قطعه از سرزمین اصلی جدا افتاده است. برون بوم دیگر مدحاء نام دارد که توسط امارات متحده عربی احاطه شدهاست.[۱]
از قرن ۱۷ میلادی عمان دارای سلطنت مستقل بوده است. در قرن ۱۹ میلادی این کشور در اوج قدرت خود بوده است. با کاهش قدرت در قرن بیستم میلادی این کشور تحت تاثیر و نفوذ گسترده پادشاهی بریتانیای کبیر قرار گرفت اما هیچگاه به شکل رسمی بخشی از آن نگردید. عمان ارتباطات گسترده نظامی و سیاسی با ایالات متحده آمریکا و پادشاهی بریتانیای کبیر دارد ولی سیاست خارجی مستقلی اتخاذ میکند. حکومت این کشور پادشاهی مطلقه است اما پارلمان نیز نقش قانون گذاری و نظارتی اندکی دارد.
همانند سایر کشورهای عربی خلیج فارس منبع اصلی درآمد کشور، نفت است. هر چند نسبت به همسایگان، این کشور تولید کننده متوسطی است. کشاورزی و ماهیگیری نیز دو منبع مهم درآمد در عمان هستند. منبع جایگزین دیگر گردشگری است.
محتویات
نام[ویرایش]
سرزمین فعلی عمان در طول تاریخ به نامهای مختلفی نامیده شدهاست. اما بارزترین نامها مگان و تغییر یافته آن مجان بودهاست. مجان در زمانهای قدیم تر نام ایالتی در جنوب ایران بوده است که بعدها به آن مکران نیز گفتهاند همین نام را به منطقه عمان فعلی نیز این نام ارتباط زیادی با صنعت کشتی سازی و معادن مس «نحاس» در زبان سومریان داشتهاست. همچنین مدتی نام عمان «مزون» بودهاست بخاطر وجود تعداد زیادی از چشمههای آب شیرین در این مناطق. همچنین «عمان» نام مکانی بسیار قدیمی بودهاست در یمن واز آنجا قبائل عربی بعد از ویران شدن سد مأرب به عمان مهاجرت نمودهاند. اما بعضی از مؤرخین نوشتهاند که علت نام گذاری عمان به (عمان بن سبأ بن یغثان بن ابراهیم).[۳][۴]
تاریخ[ویرایش]
تاریخ عمان به دوران بسیار دور بر میگردد. به گفته باستانشناسان تاریخ عمان به هزاره دوازهم قبل از میلاد بر میگردد. در آن دوران عمان تازه از عصر یخبندان خارج شده بود. درآن دوران عمان سرزمینی سرسبز وحاصلخیز وپربار بوده است. در نتیجه حفریات و کنجکاوی در مناطق مختلف باستانی و قبرستانهای ولایت بریمی در منطقه ظاهره و ولایت ابراء در منطقه شرقیه و محوت در منطقه وسطی و نزوی در منطقه داخلیه و دیگر مناطق سلطنت عمان و بویژه مناطق ساحلی. از این حفریات پیدا میشود که عمان درآن دوران روابط تجارتی گستردهای در مابین ایران و هند و میانرودان داشتهاست واین روابط تجارتی متین بودهاست.[۵]
عمان درهزاره سوم قبل از میلاد[ویرایش]
در هزاره سوم قبل از میلاد عمان به نام «مجان» مشهور بودهاست. حسب دلاله گویش سومریان که به ساخت کشتی و معادن مس میگفتند. نوعی کشتی در عمان وجود دارد که بنام «مجان» معروف است. همچنین مس یکی از کالاهای تجارتی اصلی عمان بوده که با کشتیهای «مجان» بارکشی میشدهاست. در پی کنجاوی وحفریات در طول وعرض کشور عمان آثار معادن مس پیدا شدهاست. هم اکنون نیز مس یکی از منابع اصلی اقتصادی عمان به شما میآید. معدن مس صحار بعد از بازسازی توسط جانب دولت یکی از معادن مهم کشور است.[۶] تاریخ عمان نشان میدهد که مردم عرب از زمانهای قدیم در عمان ساکن شدهاند. «عاد و قبیلهاش» در تپههای شنی (کثبان رملی) و تلماسههایی که بین عمان و استان حضرموت قرار دارد زندگی میکردهاند.[۷]
عمان در دوران[ویرایش]
در قرن ششم قبل از میلاد سپاهیان پارس (۵۵۰ _ ۵۳۰ ق م)، عمان را فتح نمودند. گفته شده که سازه قنات که به عربی به آن «اَلفَلجَ» و جمع آن «الأفلاج» میگویند در آن دوران احداث شدهاست. اینگونه آبیاری در عمان شهرت فراوانی دارد ودر حال حاضر صدها رشته قنات در کشور عمان وجود دارد. همچنین رشته دیگری از قنات نیز در عمان وجود دارد که بنام «داوودی» مشهور است. گفتارهاست که «قنات داوودی» از ابتکار نبی الله داوود است.[۷][۲]
عمان در دوران ساسانیان[ویرایش]
تاریخ عمان نشان میدهد که در دوران ساسانیان از سالهای (۲۲۶_ ۶۱۰ م) عمان و یمن تحت حاکمیت امپراتوری ساسانی بودهاست.[۸]
عمان و بنی ازد[ویرایش]
در اواخر قرن سوم و اوائل قرن دوم قبل از میلاد سد مأرب در مملکت سبا ویران میشود. با ویران شدن سد شورشی اجتماعی واقتصادی برپا میشود وتمام مردم سبأ به مناطق اطراف پراکنده میشوند، وپس از ویرانی وانحطاط سد مأرب، قبیله بزرگ بنی ازد به عمان مهاجرت میکنند. در این کوچ بزرگ قبیله بنی ازد به سرپرستی بزرگ قوم مالک بن فهم الأزدی وارد عمان میشوند. بعد از مدتی وپس از استقرار در عمان بنی ازد دست به نبرد مسلحانه با دیگر اقوام بیگانهای که در عمان وجود داشتند میزند ودر مدت کوتاهی بنی ازد میتواند تمام بیگانگان از عمان خارج نماید واستقرار وامنیت در عمان برقرار نماید واولین مملکت عربی در عمان بنیادگذاری کند.[۲] مهمترین جنگ بنی ازد با ایرانیان مقیم عمان بود که به جنگ سلوت مشهور است. سلوت نام صحرایی است که در آن سپاهیان ازد به فرماندهی مالک بن فهم با ارتش ایرانی موجود در عمان در زمان امپراطوری دارا بن داراب یا همان داریوش سوم میجنگد و پس از چندین نبرد، ایرانیان را وادار به خروج از عمان میکند.[۹] تاریخ نویسان عرب چنین مینویسند که بنی ازد پادشاهان کوه وصحراء بودند. این دودمان از پادشاهان بنام آلجلندی معروف بودند. سلسله پادشاهان آلجلندی در طول تاریخ عمان مشهور بودهاند.[۱۰]
عمان در دوران اسلام[ویرایش]
در دوران حکمرانی «آلجلندی» اسلام وارد عمان شدهاست. درآن دوران محمد، عمرو بن العاص و ابازید الأنصاری برای دعوت مردم به اسلام به عمان میفرستد. درآن دوران پادشاه عمان جیفر الجلندی وبرادرش عبد الجلندی برعمان حکمران بودند. پادشاه عمان اسلام را پذیرفتند ومردم عمان یک پارچه به دین اسلام گرویدند و از آن به بعد عمان یکی از قلعههای بزرگ اسلام واز مدافعین اسلام در نبرد یمامه (یا همان جنگهای ردّه) بود.[۲]
بعد از وفات محمد بسیاری از اعراب شبه جزیره عربستان اسلام را رها نموده وبه دین اجدادشان برگشتند. عمانیها برای غلبه بر این مردم در نبرد یمامه (یا همان جنگهای ردّه) شرکت داشتند. همچنین رجالات عمان در فتوحات اسلامی در عراق، ایران، هند، ایالت سند، شام، مصرد مراکش و اندلس نیز شرکت داشتهاند.[۵]
عمانیها در طول تاریخشان به تجارت مشهور بودند و کشتیهای باری متعددی داشتهاند و تا نقاطی دور دست وحتی حدود چین و شرق آفریقا رسیده بودند. در آن دوران صحار یکی از بنادر مهم تجارتی عمان بود وکشتیهای تجارتی از این بندر مهم به سواحل آفریقا و مدغشقر (ماداگاسکار) و شرق اقصی رسیده بودند. اما در نیمه قرن ششم هجری بنی نبهان منطقه داخلی پایتخت حکم خود قرار دادند ومناطق ساحلی را رها نمودند بنا براین پرتغالیها این مناطق را اشغال نمودند. حکم بنی نبهان در منطقه داخلی در قرن نهم هجری پایان یافت.[۵]
پرتغالیها در عمان[ویرایش]
در قرن ۱۶ میلادی پرتغالیها از رأس الرجاء الصالح میگذرند و تقریباً بر تمام شهرهای ساحلی شرق آفریقا دست مییابند. سپس به ساحل هند و اقیانوس هند میرسند. در سال ۱۵۰۷ میلادی پرتغالیها بر عمان حمله میکنند وبعد از مقاومت شدید از جانب عمانیها سر انجام موفق میشوند عمان را اشغال کنند. پرتغالیها مدت یک قرن ونیم در عمان میمانند.[۴]
دولت یعربها[ویرایش]
در سال ۱۶۲۴ دولت «یعاربه» به سرپرستی امام ناصر بن مرشد الیعربی تأسیس میشود. با به روی صحنه آمدن ناصر الیعربی در پی بیرون راندن پرتغالیها از عمان میشود ولی درک میکند که بیرون راندن پرتغالیها از عمان بدون همبستگی تمام مردم عمان امکانپذیر نیست؛ بنابراین در آغاز میکوشد تمام مردم وطوایف عمان دور خود جمعآوری کند و سپس با پرتغالیها وارد جنگ شود. بعداز همبستگی و گردهمایی عمانیها وتقویت جبهه داخلی، امام ناصر بن مرشد الیعربی یقین داشت که نبرد با پرتغالیها فقط یک معرکهٔ زمینی نیست و معرکهٔ آزادی در مقام اول است. همچنین میدانست که سِّر قوت پرتغالیها در ناو دریایی ایشان است؛ بنابراین اولین کاری که انجام داد ساخت و تأسیس یک ناوگان بزرگ و قوی همچنین تأمین ذخیره و تجهیزات و مهمات و با تدبیر کامل و تهیه ما یحتاج جنگ با پرتغالیها وارد نبرد شد. در مدت کوتاهی چند شهر ساحلی از چنگ برتغالیها آزاد نمود؛ ولی مرگ به او امان نداد و درگذشت. پس از وین جانشینش امام سیف بن سلطان الیعربی راهش را ادامه داد و در سال ۱۶۴۹ میلادی توانست مسقط را از قبضهٔ پرتغالیها رها سازد. بعد از آزادی مسقط تمام اردوگاههای پرتغالیها یکی پس از دیگری سقوط کردند و سر انجام تمام عمان از قبضهٔ پرتغالیها رها گردید. عمانیها با آزادی بلادشان از تسلط پرتغالیها اکتفا نکردند و قوای پرتغالیها در سواحل هند وساحل شرقی آفریقا و اقیانوس هند را تعقیب نمودند و توانستند در چند حملهٔ پی در پی قشون پرتغالیها از این مناطق خارج کنند تا اینکه سر انجام در سال ۱۶۹۸ میلادی پرتغالیها برای همیشه از منطقه رانده شدند. با این عمل شجاعانه، عمانیها توانستند نام عمان در صفحه درخشان تاریخ ثبت نمایند. در نتیجهٔ این پیروزی، یک دولت بزرگ وقدرتمند در عمان پدید آمد و باداشتن یک ناوگان بزرگ دریائی بر تمامی آبهای منطقه تسلط یافتند. پس از آن عمانیها صاحب بزرگترین ناوگان دریائی وتجارتی در اقیانوس هند بودند در آن دوران، همچنین حدود مملکت عمان تاساحل شرقی آفریقا گسترش یافت و دولت عمان بر تمامی جزیرههای این مناطق و ساحل آفریقا تا دهه شست از قرن بیستم بر این مناطق حاکم بودند. در این دوران عمان یکی از ثروتمندترین دولت منطقه بودند. در پی آن دهها قنات برای آبیاری ایجاد نموند و به کشاورزی پرداختند و باغهای مرکبات متعدی ایجاد نمودند و برای حفاظت از منطقه سه دژ بزرگ و مهم در مناطق مختلف عمان بنا نهادند. قلعههای مذکور عبارتاند از: قلعه نزوی، حصن الحزم و حصن جبرین. باضافه دو قلعه مشهور قلعه میرانی و قلعه جلالی که بر شهر مسقط نظارت داشتند.[۴]
دولت آل بوسعید[ویرایش]
پس از پیروزی بزرگ «العیاربه» در جنگ با برتغالیها مدتی عمان در آرامش وامنیت واستقرار میگذراند؛ ولی در اواخر حکومتی این خاندان اختلافاتی بروز میکند و ناامنی در مناطق داخلی شروع میشود. رفته رفته کشور دچار شورش و هرج ومرج میشود و آشوب و ناامنی آغاز میگردد. در اینجا احمد بن سعید البوسعیدی که والی شهر صحار بود علیه دولت الیعاربه قیام میکند.[۴]
احمد بن سعید توانست مردم صحار و رستاق دور خود جمع نماید و به کمک ایشان مخالفان خود از طریق خود بردارد و شکست دهد. در سال ۱۷۴۴ میلادی مردم و اهل الحل و العقد در رستاق اجتماع میکنند واحمد بن سعید بطور رسمی به رهبری بر میگزینند وبه ایشان لقب «الامام احمد بن سعید» میدهند. این امامت ورهبری آغاز سلطنت پادشاهان آلبوسعیدی بود که تا امروز در حکم عمان ادامه دارند.[۴]
بعد از انتخاب الامام احمد بن سعید البوسعیدی به امامت ورهبری ولایت رستاق پایتخت حکم خود قرار داده وبه انشاء وتأسیس یک قوه نظامی دریائی میپردازد که بتواند از مملکت حمایت نماید. همچنین شهر مسقط یکی از مراکز مهم تجارتی در آورده و ارتباط خاصی بین هند و آفریقا برقرار مینماید و نیروی دریائی ایشان بر تمام مناطق آبی نفوذ داشتهاست. در آن دوران مجموعهای از دزدان دریائی از ملبار به کشتیهای تجارتی حمله میکنند و کالاهای کشتیهای تجارتی میربایند. ایشان کشتی سرستون نیروی دریایی اش «الرحمان» را به دنبال آنها میفرستند و رهبر دزدان دستگیر میکند. همچنین در سال ۱۷۵۵ میلادی وقتی که بغداد مورد حمله چپاولگران وشورشیان قرار گرفت به کمک والی بغداد میشتابد وشهر بصره از دست شورشیان آزاد میکند. پس از استقرار امنیت در عمان ومناطق دریائی و اطراف عمان، الامام احمد بن سعید در سال ۱۱۹۹ میلادی این دار فانی به درود حیات گفتند. پس از وفاتش پسرش بر مسند حکم مینشیند. سعید بن احمد بن سعید (۱۷۸۳–۱۷۸۴) میلادی حکمران عمان میشوند. پس از فوتش پسرش حمد بن سعید (۱۷۸۴–۱۷۹۲) میلادی حاکم عمان بودند. حمد بن سعید پایتخت خود را از رستاق به مسقط منتقل میکند و نفوذ خود را تا دریای شرقی آفریقا گسترش میدهد. پس از مرگش سلطان بن احمد بن سعید (۱۸۰۴–۱۷۹۲ میلادی) برجایش نشست.[۱۰][۶]
در دوران حکومتی سلطان بن احمد تعداد کشتیهای نیروی دریائی عمانی دو برابر افزوده میشود. پس از سلطان بن احم، د السلطان سعید بن سلطان (۱۸۵۶–۱۸۰۴) میلادی بر مسند حکم مینشیند. در ایام حکم سعید بن سلطان قدرت نیروی دریائی عمان به اوج خود میرسد. السلطان سعید بن سلطان یکی از شخصیتهای برجسته عمان با شخصیتی مدیر و سیاستمدار و جنگجویی شجاع و تاجر بود. مردی هشیار زیرک، حیله گر، مکار و دنیا دیده. شعارش این یود (آنچه نمیتوانید با جنگ بدست بیاورید ممکن است با حیله و مکر بدست آورید). السید سعید بن سلطان در دوران حکم طولانی خود که ۵۲ سال بطول انجامید توانست امپراطوری گستردهای تأسیس نماید که حدودش از شرق آفریقا تاساحل ایران تشکیل میرسید. درآن دوران که طوفان جنگ و ستیز تمام منطقه را در برگرفته بود او مانند یک ربانی ماهر و دنیا دیده توانست ثبات عمان را حفظ کند. در ابتدای حاکمیتش فقط قسمتی از خاک عمان و مقاطعات این دیار را زیر نفوذ داشت که راههای شنی اش را کاروانهای شتر با دشواری و نا امنی طی میکردند. اما در روز وفاتش یک امپراطوری قدرتمند و گسترده از خود برجای گذاشت. حدود امپراطوری وی از سواحل عمان، بندر گوادر، مکران، جزیره زنگبار و بمبا در ساحل شرقی آفریقا تا اجاره نمودن بندر عباس، جزیره قشم و جزیره هرمز در خلیج فارس و پیمان تجارتی بستن با حکومت انگلستان، فرانسه، هلند، پرتغال و ایالات متحده آمریکا.
در سال ۱۸۴۰ میلادی سعید بن سلطان نماینده شخصی خود احمد بن نعمان الکعبی را به عنوان اولین سفیر عرب به وسیله کشتی شخصی خود که به «سفینهٔ سلطانه» معروف بود به نیویورک فرستاد. این کشتی اولین کشتی عربی بود که به نیویرک میرفت.
السید سعید بن سلطان عشق خاصی به دریا داشت. میگویند که بیش از ۲۰ کشتی مخصوص داشته و دوران زندگی وی در دریا یعنی بیشتر از زندگی اش در خشکی بودهاست. ازآنجا بود که به او لقب «السید البحار» (سید دریا) داده بودند. سعید بن سلطان بیشتر اوقات زندگی اش را در سفر و برفراز آبهای دریا گذرانیده بو. لازم است ذکر شود که السلطان سعید بن سلطان هنگام وفاتش در سال ۱۸۵۶ میلادی نیز بر روی دریا در سفر از مسقط به زنگبار در کشتی شخصی خود «فکتوریا» در دریای سیشیل بود.
پس از وفات السید سعید بن سلطان عمان دچار هرج و مرج شد. روزگاری بسیار درخشان وروزگاری تاریک ونا بسامان داشتهاست تا اینکه در ۲۳ ژوئیه سال ۱۹۷۰ سلطان قابوس بن سعید بن تیمور البوسعیدی بر مسند حکم مینشینند.[۶] زمامداری فردی وی سبب شده که حکومت تمام و کمال به خود وی وابسته باشد.
فرمانروایان[ویرایش]
- ۱ـ احمد بن سعید البوسعیدی
- ۲ـ سعید بن احمد بن سعید
- ۳ـ حمد بن سعید
- ۴ـ سلطان بن احمد بن سعید
- ۵ـ بدر بن سیف
- ۶ـ سعید بن سلطان بن احمد
- ۷ـ ثوینی بن سعید بن سلطان
- ۸ـ سالم بن ثوینی بن سعید
- ۹ـ عزان بن قیس بن عزان
- ۱۰ـ ترکی بن سعید بن سلطان
- ۱۱ـ فیصل بن ترکی بن سعید
- ۱۲ـ تیمور بن فیصل
- ۱۳ـ سعید بن تیمور
- ۱۴ـ قابوس بن سعید
جغرافیا[ویرایش]
کشور عمان دارای شهرستانی برونبومی است بنام شهرستان مدحاء که در خاک امارات متحده عربی واقع شدهاست بطوریکه خاک امارات از چهار جهت این شهرستان را احاطه نمودهاست. جمعیت آن پیرامون ۲٬۶۰۰ نفر میباشد. همچنین دوروستا به نامهای شیص و نحوه که از توابع امارة شارجه از توابع امارات متحده عربی در وسط خاکهای این شهرستان واقع میباشد.
کشور پادشاهی عمان دومین کشور بزرگی است در شبه جزیره عربستان از ناحیه مساحت، ودر حدود ۳۰۰ هزار کیلومتر مربع مساحت خاک عمان میباشد. بیشتر خاکهای عمان کوهستانی است ودر اقصی جنوب جزیره عربستان واقع شدهاست. در بیشتر بخشهای کشور عمان رشتهکوههای بزرگ و سختگذر حجر که از دشتها و جلگههای از رأس مسندم شروع میشود ودر امتداد امارت رأسالخیمه و فجیره و سلطنت عمان میگذرد تا بیابانها و هامونهای «الجو» امتداد یافتهاست، میپوشاند. در مناطق داخلیه عمان نیز کوههای متعددی وجود دارد. بلندترین قلهٔ این رشتهکوههای بزرگ که از این مناطق عبور میکند کوه حجر نامی میشود. در وسط این کوه جبل اخضر قرار دارد که ارتفاعش به ۳۰۷۵ متر میرسد. ارتفاعات این کوه رنگهای مختلفی دارد وبشکل مدرج است. این کوه دربین سهل ودشت و تپهماهورهای بزرگ واقع شدهاست. در تباین خاک مناطق کشور عمان اختلاف گوناگونی وجود دارد، زمینهای سبخ در کرانه دریا، تا سهل حاصلخیر باطنه در جنوب شرقی و مسقط، واز صحرای پهناور ربعالخالی تا حدود کوههای سرسبز صلاله که شبیه مناطق استوائی است. محدوده کشور عمان از مغرب امارات متحده عربی و عربستان سعودی، از جنوب کشور یمن، از شمال تنگه هرمز، واز سمت مشرق به دریای عرب محدود میشود، درازی ساحل عمان ۱٬۷۰۰ کیلومتر میباشد.
عمان از مناطق مناسب برای صخرهنوردی است. بسیاری از صخرههای سرزمین عمان در کف اقیانوس باستانی تتیس که میان ایران و عمان قرار داشت شکل گرفتند.[۷]
تقسیمات کشوری[ویرایش]
کشور عمان به نه واحد اداری بخش میگردد
- چهار استان:
- و پنج منطقه:
- منطقه باطنه
- منطقه ظاهره
- منطقه داخلیه
- منطقه شرقیه
- منطقه وسطی
سیاست[ویرایش]
در عرصه سیاست خارجی عمان پیوسته به نوعی از ثبات محافظهکارانه در رویکردها و جهتگیریهای بینالمللی و منطقهای مشهور بوده است. با این همه، ثبات و تمایز در سیاست خارجی عمان تا به حدی است که در سی و دو سال گذشته (از آزادسازی خرمشهر به این سو) بر خلاف اکثر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس کمتر تنشی در مناسبات مسقط و تهران به وجود آمده است. داشتن مناسبات نزدیک با تهران برای مسقط این فرصت را هم ایجاد میکرده که بتواند استقلال و امکان مانور خود را در برابر عربستان سعودی تا حدی حفظ کند.
روابط با ایران[ویرایش]
اندکی پس از به قدرت رسیدن قابوس، او با شورش گروهی چپگرا در ایالت استان ظفار طی شورش ظفار مواجه شد ولی توانست با حمایت محمدرضا شاه پهلوی و ارتش ایران بر آنها غلبه کند. از همین رو، او بقای تخت و تاج خود را تا حد زیادی مدیون ایران میداند.
بنا به اسناد ویکیلیکس، در حالی که در مناقشه بر سر برنامه هستهای ایران بالا گرفت و بیشتر کشورهای عربی از آمریکا درخواست حمله به ایران را داشتند، عمان تلاش داشته تا نقش میانجیگر را بین ایران و آمریکا حتی از پیش از روی کار آمدن دولت باراک اوباما داشته باشد.
علاوه بر سابقه قدیمی روابط دو کشور، این که ایران و عمان بر دو سوی تنگه هرمز مسلط هستند هم عاملی مهم در حسن همجواری آنها به شمار میرود. ثبات و آرامش این تنگه هم به لحاظ امنیت عمان و هم به دلیل اهمیت آن برای تدوام صدور نفت از خلیج فارس به جهان اهمیت زیادی دارد. همه اینها ایجاب میکند که مسقط روابط حسنه و عاری از تنشی با تهران داشته باشد و حتی بکوشد تنشهای بالقوه خطرناک در روابط ایران با سایر کشورها را هم تا حد ممکن کاهش دهد.
همین مناسبات خوب با تهران سبب شده که به خصوص در دهه گذشته عمان نقش میانجیگرانه بیبدیل در مناسبات ایران و غرب برای آزادی گروگانها و شهروندان زندانی دو طرف (مانند بازداشت سه شهروند آمریکایی در سال ۲۰۰۹ و آزادی شماری از افراد نزدیک به حکومت ایران که از زندانهای غرب) بازی کند.[۴]
اقتصاد[ویرایش]
کالاهای صادراتی مهم عمان شامل نفت خام، صادرات مجدد کالا، ماهی، فلزات و پارچه است و کالاهای وارداتی مهم آن نیز شامل ماشینآلات و تجهیزات حمل و نقل، کالاهای صنعتی مواد غذایی و روغن صنعتی است.
مردم[ویرایش]
پیروان فرقه اباضیه اکثریت جمعیت عمان را تشکیل میدهند. این گروه از مسلمانان پیرو عبدالله بن اباض تمیمی بوده و در سراسر عمان سکونت گزیدهاند. اهل سنت عمان در استان جنوبی ظفار و سور و نواحی اطراف آن حضور دارند. شیعیان به عنوان سومین گروه مذهبی عمان خود به سه گروه «عجمها» و «لوایتا» و «بحارنه» تقسیم شدهاند و بیشتر در امتداد ساحل باطنه و منطقه بین مسقط و مطرح زندگی میکنند. مسیحیان نیز در شهرهای مسقط و سلاله سکنی دارند.[۱۱]
این کشور در قرن نهم میلادی به اوج رونق خود رسید و با گذشت زمان این عظمت را از دست داد. اختلافات مذهبی و برخوردهای ناشی از آن که بین سنیها و اباضیها آغاز شده بود به مرور زمان به درگیریهایی بین امامت و سلطنت منجر شد.
با توجه به این که دین رسمی عمان اسلام است سایر ادیان نقشی در ساختار سیاسی کشور ندارند. در این میان اکثریت مردم عمان پیرو مذهب اباضی بوده و برتری در دست آنهاست. با توجه به این که از صدر اسلام تاکنون حکومت در عمان در دست رهبران مذهبی بوده امروزه نیز نفوذ مذهب در این کشور زیاد است و کشور طبق اصول شرعی فرقه اباضی اداره میشود. سلطان قابوس با وجود تلاش برای اداره مملکت به شکلی سکولار هنوز نتوانستهاست در این زمینه به موفقیت دست یابد و شرایط حاکم بر جامعه کاملاً مذهبی و مبتنی بر اصول شرعی اباضیه است.[۱۱]
بلوچها در عمان[ویرایش]
بلوچها یا بلوش یک سوم از جمعیت بومیان عمان را تشکیل میدهند. بخش اعظم سپاه عمان در جنگ علیه پرتغالیها را بلوچها تشکیل میدادند. فتح مومباسا توسط ارتش سلطان عمان که اکثراً بلوچ بودند صورت گرفت. بلوچهای عمان در پستهای حساس اداری و نظامی حضور دارند.
نگارخانه[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) إصدار وزارة الإعللام، دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ سلطنة عمان. مسقط: وزارة الاعلام، ۱۹۹۲ میلادی۱۹۸۸.
- ↑ العوتبی، سلمة، بن مسلم، الصحاری، «(الأنساب)»، چاپ چهارم، سال انتشار ۱۹۹۴ میلادی.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ دکتر:القاسمی، سلطان، بن محمد، «(تقسیم الإمبراطوریة العُمانیة)»، چاپ دوم، مطابع البیان التجاریة دبی: سال انتشار ۱۹۸۹ میلادی.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعة دلیل الأعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی).
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ دکتر:ادوارد، هندرسون، “ (ذکریات عن دولة الإمارات و سلطنة عمان) “، چاپ موتیف ایت للنشر، مطبعة راشد، عجمان ۱۹۸۸.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ . 1993. Rock climbing in Oman. Oman: Apex Publishin
- ↑ دکتر: زاهیة، قدوره، (تاریخ العرب الحدیث)، دارالنهضة العربیة چاپ سال ۱۹۸۰ میلادی به (عربی).
- ↑ المستشار: مانع، محمد، مانع، الموسوعة الخلیجیة (العواصم والمدن الخلیجیة)، ناشر، وکالة باناجة للاعلام، چاپ سال، ۱۹۸۷ میلادی به (عربی).
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ لفتنانت کونیل، سیر آرنولد ویلسون، «(تاریخ عمان والخلیج)» ، انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ روحانی، حسن: آشنایی با کشورهای اسلامی. جلد: ۱. نشر مشعر. تهران: ۱۳۸۸.
ویکیسفر یک راهنمای سفر برای عمان دارد. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ عمان موجود است. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|