چهرهها- گروه ادب و هنر - ندا انتظامي:
سالها پيش حسن كامكار ميخواست با 300 تومان پولي كه از اداره فرهنگ و هنر سنندج گرفته بود كنسرت برگزار كند؛ براي همين تمام سنندج را زيرپا گذاشت تا چند نوازنده پيدا كند.
اما آن كنسرت تنها با حضور حسن كامكار، نوازنده ويولن، هوشنگ كامكار، نوازنده سنتور و بيژن كامكار، خواننده برپا شد. بهتدريج پسران كامكار و تنها دخترش به اين جمع اضافه شدند و گروه كامكارها شكل گرفت؛ گروهي كه تاكنون زنده و پويا ادامه كار داده است.
چرخ گردون گشت و گشت تا 16 اسفندمراسم نكوداشت بيژن كامكار در فرهنگسراي ارسباران به همت اين فرهنگسرا و سازمان فرهنگيهنري شهرداري تهران با حضوركيخسرو پورناظري، جلال ذوالفنون، داوود گنجهاي، شهرام ناظري، محمد سرير، سعيد فرجپوري، حسين يوسف زماني، علياكبر شكارچي، پري ملكي، پوران وفادار، سودابه سالم و خانواده كامكارها برگزار شد.
بيژن كامكار كه ابتدا فقط ميخوانده و تنبك ميزده، بعدا با دف آشنا ميشود. خودش ميگويد: «ديده بودم چطور دف ميزنند و بعد خودم در خانه تمرين ميكردم، بيآنكه استادي داشته باشم. دف ساز دلي است. نواختنش را ياد گرفتم و سعي كردم آن را وارد كنسرتها و گروههاي موسيقي سنتي كنم. در اين راه بسيار مديون استاد محمدرضا لطفي هستم.
آن زمان بيژن كامكار يك آرزو بيشتر نداشته است؛ روزي برسد كه هزاران نفر با دف آشنا شوند. به گفته خودش امروز كه صدها هزار نفر دف ميزنند او احساس ميكند عاقبتبهخيرترين هنرمند موسيقي است كه هم به آرزوي خود رسيده است و هم اين ساز در اركستر موسيقي حضور دارد.
كيخسرو پورناظري، سرپرست گروه شمس با خانواده كامكارها دوستي ديرينه دارد و با بيژن كامكار از سال 1351 در دانشگاه آشنا بودهاست. اين آهنگساز در اين مراسم، موسيقي كردستان را متنوع خواند و 2 ساز تنبور و دف را داراي اين قابليت دانست كه بتواند از محافل خصوصي بيرون بيايد و با قدرت گسترش يابد. او گفت: پايمرديها و تواناييهاي بيژن كامكار، ساز دف را به گنجينه هنر ما افزود.
او كه آلبوم «مستان سلامت ميكنند» را سالها پيش با بيژن كامكار منتشر كرده، او را انساني پاك و هنرمند خواند كه بدون هيچ شائبهاي زندگي كردهاست و افزود: اندك كساني بودند كه در هنر موسيقي تاثيرگذار بودند. اين هنرمند با سختي، مسير ناهموار را براي خود هموار كرده است. خانواده كامكار حق بزرگي بر گردن موسيقي ايران دارند و بيژن در خوانندگي و نوازندگي رباب و دف، نقش بزرگي را ايفا كرد.
بيژن كامكار براي كودكان و نوجوانان هم 20 كار موسيقايي همچون «ما ميتوانيم» و «بابا بزرگ و ترب» را ساختهاست. او تا پاسي از شب در ميان دوستداران خود به سخنان افرادي گوشسپرد كه از نقش او در زنده كردن ساز دف سخن گفتند.
حسين يوسف زماني، نوازنده ويولن از فرهيختگي بيژن كامكار گفت؛ «از فرهيختگي بيژن عزيز همين بس كه دف را از حالت فراموشي و مهجوريت بيرون كشيد و وارد جامعه موسيقي و اركسترها كرد. دفسازي است كه حضورش در يك اركستر بهعنوان ساز كوبهاي و ضربي بسيار مهم است و اين به خاطر ضرورتي بود كه بيژن كامكار حس كرد.»
علي اكبر شكارچي، نوازنده كمانچه، گروه موسيقي كامكارها را باعث سربلندي موسيقي ايران دانست و اعلام كرد كه حافظه تاريخي مردم، اين خاندان را فراموش نخواهد كرد.
بيژن كامكار به تازگي از بستر بيماري بلند شدهاست و براي همين شهرام ناظري كه بارها با گروه كامكارها به اجراي برنامه پرداختهاست، وقتي روي سن رفت، بي آنكه سازي او را همراهي كند، آواز سر داد كه «شاد باشاي عشق خوشسوداي ما / اي طبيب جمله علتهاي ما / اي دواي نخوت و ناموس ما / اي تو افلاطون و جالينوس ما».
شواليه آواز ايران از حسن كامكار بهعنوان معلم بزرگي ياد كرد كه علاوه بر تربيت فرزندان خود، بر جامعه موسيقي ايران هم تاثير گذاشتهاست و بيژن كامكار را بدعتگذار در موسيقي خواند. او خانواده كامكار را الگويي از همدلي و عشق به موسيقي و يكديگر دانست و افزود: شكافها و اختلافهاي عميقي كه متاسفانه در بين هنرمندان پيش آمده خوشبختانه در بين برادران كامكار ديده نميشود و خانوادهاي منزه، پاك و زيبا هستند.
او جلساتي از اين دست را مفيد خواند و گفت: آيا حاصل يك عمر فعاليت در عرصه موسيقي همين جلسه است؟ همه ما ميدانيم كه به واقع اينگونه نيست؛ چراكه اصولا هنر موسيقي دغدغه سياستگذاران موسيقي نيست.
اين تعريفها از بيژن كامكار باعث شد كه زماني كه او بههمراه همسرش نجمه تجدد، به روي سن آمد، بگويد كه امشب تازه فهميدم چه كردهام. او از همسرش كه در مدت بيماري كنار او بود نيز تشكر كرد.
الگويي براي جوانان
جواد شوشتري، سرپرست سازمان فرهنگي هنري شهرداري در مراسم نكوداشت بيژن كامكار، پاسداشت و نكوداشت هنرمندان را يكي از وظايف مهم سازمان فرهنگي هنري شهرداري اعلام كرد و اين كار را الگوسازي براي جوانان خواند و افزود: با توجه به هجمه موسيقيهاي غربي به داخل كشور نياز پرداختن به موسيقي سنتي بيشتر احساس ميشود.
اعتقاد داريم كه دستگاهها و ادوات موسيقي ايراني پاك و مقدس است و بايد به آنها احترام گذاشت اما متأسفانه شاهد هستيم كه در حال حاضر محصولاتي به دست جوانها ميرسد كه به هيچ عنوان مناسب حال آنها نيست و جز جسارت به مقدسات هيچچيز ديگري در برندارد و اين اتفاق نگرانكننده است. ما ميخواهيم موسيقي اصيل پايدار بماند و رشد كند.