آخرين عناوين
پربيننده ترين عناوين
شنبه ۲۴ دی ۱۳۸۴ ساعت ۱۳:۴۰
گنجي، سروش و مصباح يزدي
 
Share/Save/Bookmark
۱۸ نظر
آفتاب-رضا پارسا: تباين انديشه امام و جمهوريت، گفتاري است كه آیت الله مصباح يزدي و شاگردانش در اين روزها از آن سخن مي گويند. آنها تأكيد دارند كه امام خميني (ره) در پي حكومت اسلامي بود و در ميان سخنان ایشان، جمهوري اي نيز اگر در ميان بوده تنها از باب مصلحت مطرح شده است و لاغير. آقاي مصباح و شاگردان ايشان اين روزها اما نكاتي را مطرح مي كنند كه اكبر گنجي، روزنامه نگار ايراني، به واسطه طرح آن به تحمل حبس و زندان محكوم شد و گنجي آن چنان كه در مصاحبه اي در حاشيه كنفرانس برلين و بعدها در مانيفست جمهوري خواهي اش گفت، مدعي بود كه نمي توان قرائتي جمهوري خواهانه از انديشه امام خميني (ره) داشت. او در مانيفست اول خود قرائت جمهوري خواهانه اصلاح طلبان از آراي حضرت امام را مبتني بر يك هرج و مرج فكري خواند و ابزاري دانست كه آنها در جهت مقاصد سياسي خود از آن سود مي جويند. اما اين سخن گنجي، نه تنها با نقد اصلاح طلبان كه با انتقاد اصول گرايان و حتي برخوردهاي حكومتي روبه رو شد. گنجي معتقد بود كه انديشه هاي حضرت امام، نسبتي مستقيم با دموكراسي، آزادي و جمهوري خواهي ناب ندارد و اين اعتقاد او، از جانب برخي مقامات توهين به بنيان گذار جمهوري اسلامي و در حقيقت توهين به مقدسات قلمداد شد.

اكنون اين پرسش مطرح مي شود كه چرا آقاي مصباح يزدي و اكبر گنجي در حالي كه هر دو سخني مشترك را مطرح مي كنند، سرنوشتي متفاوت دارند: يكي قدر مي بيند و ديگري اما نه تنها قدر نمي بيند كه با محكوميت قضايي رو به رو مي شود! اين حديث، به نوعي حديث عبدالكريم سروش نيز هست.

چندي پيش تر، وقتي عبدالكريم سروش، طي يك سخنراني در پاريس از «انديشه شيعه و مردسالاري» سخن مي گفت، تأكيد كرده بود كه از انديشه شيعي نمي توان دموكراسي را بيرون آورد و شيعه غالي با دموكراسي نسبتي نيز ندارد. اين سخنان سروش اما در حالي با انتقاد فراوان رو به رو شد كه مصباح يزدي بارها از تباين انديشه شيعي و دموكراسي سخن گفته بود. اين چنين بود كه عبدالكريم سروش نيز در پاسخ به يكي از منتقدان خود نوشت: «اي كاش شما شعله اي آتش غيرت ديني خود را در خرقه متكلم رسمي حكومت ايران، مصباح يزدي مي زديد كه پانزده سال است به صد زبان و صد برهان مي كوشد تا اثبات كند كه دموكراسي و اسلام در تضادند».

بدين ترتيب در حالي كه عبدالكريم سروش نيز به ظاهر، سخني همچون مصباح يزدي را مطرح كرده بود، اين بار نيز اين سروش بود كه مورد طعن قرار گرفت و مصباح يزدي همچنان در مسير طرح انديشه هاي خود آزاد بود.

حال اما اين سؤال مطرح است كه چرا تفاوت و چرا تمايز مصونيت؟ اگر انديشه امام با جمهوريت در تضاد است، پس چرا برخورد با فردي همچون اكبر گنجي كه از اين تضاد سخن مي گويد؟ و اگر انديشه حضرت امام با جمهوريت در تضاد نيست(که به گمان ما نیست) ، چرا سكوت ؟
اگر دموكراسي متاعي بي ارزش در حكومت اسلامي ماست، پس چه باك از اينكه عده اي بگويند جمهوري اسلامي با دموكراسي ناسازگار بوده و سر سازش با آن ندارد. و اگر براي دموكراسي ارزشي قائليم و آن را بخشي از هويت جمهوري اسلامي مي دانيم  (وآناني كه از عدم حاكميت دموكراسي و مردسالاري در ايران سخن مي گويند را مورد عتاب و خطاب قرار مي دهيم و مستحق احكام قضايي مي دانيم)، پس چرا آقاي مصباح يزدي مجاز است تا هويت جمهوري اسلامي را با زير سؤال بردن وجه جمهوریت آن، مخدوش سازند.

چرا اينجا آتش «منافع ملي» و «تشويش اذهان عمومي» روشن نمي شود؟ آيابراستی نظام ماقصد ندارد اين دو گانگي را وا برسد؟ چشمان دنیا دارد ما را نگاه میکند . اینرا باور داریم؟
کد مطلب : 37089
نمايش آدرس ايميل
  ۱۳۸۹-۰۳-۱۷ ۱۹:۳۱:۲۸
کاملترین نوع دمکراسی ، اسلام شیعی است مگر نه اینکه امیرالمومنین (ع) 25 سال بخاطر رأی مردم سکوت کردند . و مگر نه اینکه باز هم بخاطر رای مردم تن به حکمیت دادند . وانقلاب اسلامی ایران ،کاملتری نوع دموکراسی در قرن حاضر است.
با خامنه ای کسی نگردد گمراه / او در شب فتنه میدرخشد چون ماه /در هر نفسم برای او میخوانم / لا حول ولا قوة الا بالله
جانم فدای مقام عظمای ولایت

  ۱۳۸۸-۱۱-۱۶ ۲۳:۳۲:۴۲
سروش میخواهد با این سخن بی ارزشی اسلام را نشان دهد وبگوید ببینید اسلام کامل نیست ],چون دموکراسی در آن نیست اما آقای مصباح می خواهد بگوید اسلام بالا تر از دمو کراسی است .(اول اندیشه کن ومسأله را دریاب بعد اشکال کن)

  ۱۳۸۸-۱۱-۰۳ ۲۲:۱۳:۴۴
به نام خدا
کار نیکان را قیاس از خود مگیر // کر چه باشد در نوشتن شیر شیر
آن یکی شیریست کادم می خورد // وان دگرشیریست کادم می خورد
آن یکی شیریست اندر بادیه // وان دگر شیریست اندر بادیه
نظر آیت الله مصباح جمهوریت در بخشی از اجراییات است. دموکراسی در قانون گذاری و قضا از نظر اسلام مردود است. اگر ایشان در پی قدرت دادن به شخصی خاص هستند همان حرف اسلام است. اما این هم یکی از مغالطات آقایان سروش و گنجی می باشد. در منطق به این نوع مغالطه می گویند " در نظر نگرفتن شق سوم" شق اول: همه چیز بر اساس دموکراسی. شق دوم : همه چیز بر اساس وحی
شق سوم: آنچیز که در اسلام هست بر اساس وحی و آنچه که مباح است و مربوط به امور روز و بعضی اجراییات است بر اساس جمهوریت انجام شود. که شق سوم حرف آقای مصباح و اسلام و جمهوری اسلامی و رهبر و امام است.
یا حق.
mohsn.gh@gmail.com

  ۱۳۸۸-۱۰-۲۷ ۰۹:۱۰:۳۱
در هر حال، مسلمان از نوع نورمال ان، برای حفظ ابروی خدا و


رسولش بهتر است نه خر مقدس هیچی نفهم پرمدعا!

و عزیزان جانان من! به خدا ازادی اندیشه در این وانفسای پر از هرج و مرج که یکی دو آتشه طرفدار امام زمان است و دیگری منکر او، به خصوص برای ما مسلمانان سرسخت شیعه از نان شب هم واجبتر است.

  ۱۳۸۸-۱۰-۱۴ ۰۹:۲۶:۴۵
بهتراست ببینیم هرکدام در مورد مسائل واضح چه نظری دارند تامنحرف مشخص شود فردشکاکی مثل سروش ومنکر امام زمانی مثل گنجی صلاحیت زندگی ندارند

  ۱۳۸۸-۱۰-۰۶ ۰۴:۰۴:۳۰
سروش و گنجی مرتد هستند و حکمشون اعدامه اگه گیر من بیافتن خودم حکمشونو اجرا میکنم

  ۱۳۸۸-۱۰-۰۷ ۱۳:۳۳:۴۰
یا باید نظر اسلام را قبول کرد و مسلمان بود و یا نه.
اگر بخواهیم مسلمان باشیم باید به نظرات آقای مصباح رجوع کنیم.کسی که کفر را به اسلام میچسباند سروش است.
مشکل مقاله این است که نظر اسلامی و غیر اسلامی(یا ضد اسلامی) را کنار هم قرار داده و قضاوت میکند.
آقای مصباح نیز در پیش از انقلاب نیز با شهيد دكتر بهشتى، شهيد باهنر و حجة الاسلام و المسلمين هاشمي رفسنجانى همکاری داشتند و به مشکلات فکری میرسیدند.
اگر هم این را حساب نکنیم هم اکنون پشتیبان نظام هستند نه خار چشم نظام!!

  ۱۳۸۸-۰۶-۲۹ ۲۳:۴۰:۴۴
من اينو نمى دونم سروش حرف اول و اخر من براى همة جيز؟؟؟؟؟؟؟؟
najahmhamad@yahoo.com

  ۱۳۸۸-۰۵-۳۱ ۲۱:۰۵:۲۸
آقای سروش و گنجی و... از باب رفرم و اصلاحات این اندیشه که درست نیز هست بیان می کنند و اینکه ساختار قدرت را باید مردم سالاری کرد به چند نفر سالاری، ولی مصباح یزدی و دوستانش از این رو این سخنان را می گوید که به حاکمان قدرت بیشتر و اختیارات همچنان از مردم کنده و یه حاکمان دوخته شود.
هردو گرو یک مطلب را بیان می کنند ولی نتیجه گیری آنها با یکدیگر 180 درجه تفاوت آشکار دارد.
iraninros@hotmail.com

  ۱۳۸۸-۰۳-۰۴ ۱۵:۳۵:۱۵
اصلا گنجي و سروش در حد تحليل سخنان امام نيستند.

  ۱۳۸۸-۰۱-۲۹ ۱۰:۵۴:۳۵
آقايان روزنامه نگار دو چيز در اينجا معناي خاصي ميدهد يا خيلي حرفه اي نيستيد يا اينكه هستيد اگر نيستيد برويد ودر مورد اطلاعات سازماني بين دولتها وشبيح خون فرهنگي مطالعات بيشتر بكنيد.

  ۱۳۸۶-۱۱-۱۸ ۲۳:۰۸:۳۳
قبل از هر سخنی در وهله اول ما باید معنی حکومت اسلامی و جمهوریت را بدون رنگ حزبی و گروهی بشناسیم وبعد از این مرحله به نقد آنها بپردازیم .
باید بدانیم منظور از حکومت اسلامی منهای جمهوریت در سخن جناب مصباح همان حکومت اسلامی که امامان ما خواهان آن بودن می باشد یا منظور دیگری در آن نهفته است؟
بعد از فهمیده منظور طرفین آن موقعه به نقادی و تفکیک بین حق باطل بپردازیم

  ۱۳۸۶-۱۰-۱۸ ۲۱:۲۶:۰۳
بهطور خلاصه تعريف اقاي گنجي و به قولي روشنفكران از دمكراسي همان تعريف غربي ميباشد بدون در نظر گرفتن اين موضوع كه دمكراسي در غرب با همان معيارها،قوانين و فرهنگ غربي تعرف مي شود وبا معيارها و فرهنگ ما متفاوت است لذا ما با توجه به معيارهاوفرهنگ خود، دموكراسيي را تعريف مي كنيم و بايد توجه داشت نه تنها بستهء دمكراسي غربي در كشور مابطور كامل جواب نمي دهد بلكه باعث اجاد مشكل نيز مي شود
a.ghadiri.a.@.gmail.com

  ۱۳۸۵-۰۱-۰۱ ۰۸:۲۰:۱۳
بسم الله الرحمن الرحيم
مساله اينست كه مصباح مي خواهد بگويد تشيع برتر از دموكراسيست و دموكراسي بايد خود را با تشيع وفق دهد ولي سروش ميگويد كه اصل دموكراسيست . .... يا مصباح مي گويد كه حكومت اسلامي اصل است نه جمهوري و با برداشت خود انديشه ي امام را تاييد مي كند ولي گنجي مي خواهد بگويد اصل جمهوريست و با برداشت خود انديشه ي امام را رد مي كند . .... پس فرق بين مصباح و سروش يا گنجي از آسمانست تا زمين و براي همين هم از نظر حقوقي فرقست بين ايندو . مثل اينكه دو نفر بگويند فلان متاع بي قيمت است منظور يكي اين باشد كه از بس ارزش دارد نمي توان قيمتي برايش گذاشت و ديگري از فرط بي ارزشي چنين بگويد .
loveofbeing@gmail.com

  ۱۳۸۴-۱۱-۲۷ ۱۳:۴۹:۳۸
آقاي مصباح يزدي اگر راست مي گويند كه از آرمانهاي امام خميني دفاع ميكنند پس چرا در انقلاب هيچ گونه مبارزه اي نكرده اند و فقط در حوزه مي خوابيدند

۱۲
گنجي، سروش و مصباح يزدي