گروه وبلاگ:با نگاهی به وبلاگهای دينی و جستجويی در ميان آن ها شاهد آن هستيم كه در بسياری از اين دست وبلاگها گروههای گفتمانی ميان خود بلاگر و خوانندگان وبلاگ به وجودآمدهاست كه برخی از آنها راه درستی برای ارائه مفاهيم دينی و قرآنی انتخاب نكردهاند كه اين يادداشت به بررسی آنها پرداختهاست.
بلاگرها از فضای تعاملی وبلاگ استفادهی لازم را بردهاند و توانستهاند فضايی گفتمانی را به شكلهای مختلف چون پاسخدادن نظرات در صفحهی نظرات ديگران و همچنين ايجاد تالارهای گفتگو و يا پاسخ دادن پرسشهای خوانندگان وبلاگ در پست جديدشان به وجود آورند.
در ميان سوالهای رايجی چون اعتقادی، اخلاقی، قرآنی، تربيتی كه در وب مطرح میشود حضور وبلاگهايی را شاهديم كه به موضوع ازدواج موقت در اسلام میپردازند و يا به گونهای خواستار اصلاح روابط جنسی هستند. تعداد اين وبلاگ ها كم نيست. درست است كه يك نياز محسوب می شود و دين مبين اسلام نيز به زيبايی پاسخگو است.اما نحوهی بيان اين گونه وبلاگها به نوعی سمت و سو به مشروعيت بخشيدن به روابط تنها با خواندن آيهی صيغه میباشد. و حتی در بلاگهايی با استناد به سخن مراجع، بدون اذن پدر برای دختر صيغه را مجاز دانستهاند.
آيا دفتر مراجع
|
از فعاليت اينگونه وبلاگهايی كه با موضوع ازدواج موقت و با لينك به وبلاگهای ديگر می خواهند صحه بر سخنان خود بگذارند، اطلاع دارند؟ |
میتوان از چند منظر به اين پرسش و پاسخ ها نگريست.
1.آيا يك بلاگر میتواند منبع پاسخگويی برای سوالات اعتقادی و دينی مخاطب خود باشد؟ تا چه حد حوزهی اطلاعات و تخصص وی اين اجازه را به وی میدهد كه در حد يك كارشناس قرآنی پاسخگو باشد؟ آيا پاسخ نادرست وی باعث دلزدگی مخاطب و روگردانی وی از حوزهی دينی نخواهد شد؟!
2.تا چه حد اين بلاگرها در پاسخگويی به سوالات روزمره كه مخاطب در زندگی عادی خود با آنها دست به گريبان است و جزيی از زندگی وی هستند، موفق عمل كردهاند؟ اين گونه سوالها و پاسخ آنها به بخش استفتائات برمیگردد كه بايد يك كارشناس دينی با توجه به مسائل روز زمانه و احكام و احاديث نحوهی عملكرد را مشخص كند.
هويت پنهان پاسخدهندهگان
|
با توجه به قاعدهی «لا حياء فی الدين» درست است كه مسائل دينی بايد مطرح گردد اما لزومی ندارد كه كسیكه خود را به عنوان يك صاحبنظر و در جايگاه پاسخگويی میداند هويت خود را آشكار ننمايد. |
3.بعضی از اين وبلاگهايی كه به صورت پرسش و پاسخ اداره میشوند برای اعتبار خود از لينكهای مراجع و نظر آنها بر صحه گذاشتن حرف خود بهره میبرند. و حتی نام نويسندهی وبلاگ هم به نام يك آيتالله است. ضرورتاً همانگونه كه فضای وب جايی برای تعامل بيشتر است، اما بهدليل خاصيت وب میتوان هويت جعلی داشت و به صورت ساختگی زندگی كرد، اعتبار نويسنده نيز به زير سوال میرود.
با توجه به قاعدهی «لا حياء فی الدين» درست است كه مسائل دينی بايد مطرح گردد اما لزومی ندارد كه كسیكه خود را به عنوان يك صاحبنظر و در جايگاه پاسخگويی میداند هويت خود را آشكار ننمايد.
4.يكی از ويژهگیهای اينگونه وبلاگها حضور زنجيروار آنها در عرصهی فضای سايبر است، كه همديگر را پشتيبانی میكنند. كه می توان اين شائبه به وجود میآيد كه اين وبلاگها برای مخدوش كردن حوزهی دين و مفاهيم دينی و ارائهی تعاريف نادرست فعال شدهاند.
چقدر از بازديدكنندگان
|
وبلاگهايی كه در مورد صيغه و ازدواج موقت هستند، برای صحت گفتهها با دفاتر مراجع در تماس هستند؟ |
5.آيا دفتر مراجع از فعاليت اينگونه وبلاگهايی كه با موضوع ازدواج موقت و با لينك به وبلاگهای ديگر می خواهند صحه بر سخنان خود بگذارند، اطلاع دارند؟
6.چقدر از بازديدكنندگان وبلاگهايی كه در مورد صيغه و ازدواج موقت هستند، برای صحت گفتهها با دفاتر مراجع در تماس هستند؟
بايد تاملی بر اين پديده داشتهباشيم . مخاطب ما با آگاهی و هوشياری میتواند به بسياری از وبلاگها مراجعه نمايد ، اما با ديدی باز به محتوای وبلاگها بنگرد و تنها با حضور چند وبلاگ نخواهد تمام وبلاگنويسان حوزهی دين را به زير سوال ببرد.
برای ديدن يكی از بارزترين مثالها؛ وبلاگ مركزی ازدواج موقت، اينجا را كليك كنيد.
دين در فضای مجازی در حال گسترش است، اما آيا كسی برای برخورد و روشنگريدر برابر انحرافات، التقاطها و بدعتها نيز فكری كردهاست؟
|