ارامنه از ديرباز در ايران ساكن بوده اند و با تمام وجود با تاريخ و تمدن ايران همسان شده اند. در مراحل مختلف تاريخي شمار ارامنه و نحوة پراكندگي آنان در نقاط گوناگون مملكت تغيير كرده، اما در طي 400 سال اخير در شهرهاي مختلف ايران آمار جمعيتي ارامنه دستخوش تغييرات مكرر بوده است.

شواهدي وجود دارد مبني براينكه ارامنه از نيمه دوم قرن هجدهم در تهران اقامت كرده اند. در زمان كريمخان زند پادشاه وقت ايران و بنا به دستور او 10 خانواده ارمني از جلفاي اصفهان به تهران منتقل شده و در حومه شهر در محله دولاب ساكن شدند. گورستان دولاب قديم يادگار همان زمان هاست.

آغامحمدخان، مؤسس سلسلة پادشاهي قاجاريه در جريان لشكركشي هاي خود به قفقاز، دهها خانواده ارمني را اسير كرده و آنها را به تهران كوچاند و در محله دروازه قزوين تهران، شهري كه از جانب او پايتخت ايران اعلام شده بود ، جاي داد. اين ارامنه در سال 1795 نمازخانه گيورك مقدس را ( كه در سال 1882 تبديل به كليساي گيورك مقدس شد) ساختند. از سال 1798، بعد از جلوس فتحعلي شاه برتخت سلطنت، ارامنه از نواحي مختلف ايران به تهران آمده و در محلات اين شهر سكونت اختيار گزيدند. بنابه فرمان وي از شهرهاي جلفاي اصفهان و تبريز خانواده هاي صنعتگر ارمني به تهران آورده شده و در محلات دروازه قزوين و شاه عبدالعظيم اسكان داده شدند و در همين محل بود كه در سال 1808 كليساي بارتوقيميوس مقدس ( كه بعدأ بنام طادئوس- بارتوقيميوس مقدس معروف شد) بنا گرديد. اطلاعات كمي درباره گذشته جامعه ارمني تهران وجود دارد. تا سال 1870 بجز اين دو كليسا مؤسسه و سازمان ديگر مختص ارامنه وجود نداشته است.

در اين زمان10 خانوار ارمني در تهران و 30 خانوار در دهكده ونك واقع در شمال تهران (جمعأ تقريبأ2900 نفر) زندگي مي كردند. اكثر مردان صنعتگر و پيشه ور بودند ( شيشه گر، آهنگر، زرگر، خياط، كفاش، و بعدها مكانيك، فلزتراش، برق كار، مهندس و معمار ). در قرن 19 دولت وقت ايران بمنظور كمك به رفع ركود اقتصادي كشور و تشويق و توسعه امور بازرگاني و پيشه ها، محدوديت هائي را كه درمورد ارامنه وجود داشت، از ميان برداشت و اجازه داد كه ارامنه مناصب عالي دولتي و درباري را عهده دار شوند. از صاحب منصبان عالي مقام ارمني اين دوره مي توان ميرزا ملكم خان - هوانس خان ماسحيان - ست خان آسدوازاتور- هوانس خان آگچاليان - داويت خان داوتيان- سپهدار ظهراب خان امير توپخانه را نام برد.

در سال 1870 ” انجمن دوستداران فرهنگ “ (اوسومناسيراتس) و سال بعد در جوار كليساي گيورك مقدس نخستين مدرسه ارامنه در تهران تأسيس شد. در همين سالهاي مسيونرهاي آمريكائي در تهران اقامت كرده و براي ارامنه مدرسه ساختند. روحانيون كاتوليك نيز در نظر داشتند براي دختران ارمني مدرسه تأسيس نمايند. جمعي از ارامنه براي جلوگيري از تغيير مذهب، مؤسسه ” هايكازيان“ و دبيرستاني به همين نام را كه بعدأ دبيرستان ” داوتيان“ ناميده شد تأسيس نمودند.

بعدها، جامعه ارامنه تهران، رشد و توسعه بيشتري يافت. انجمن هاي فرهنگي و انجمن هاي زنان بوجود آمدند. تئاتر ارمني از سال 1878 فعاليت خود را آغاز نمود. در سال 1894 مجله هفتگي” حركت“ (شارژوم) و از سال 1896 مجله ” ستاره شرق “ ( آستق آريوليان) منتشر گرديدند.

از سالهاي 1930 به بعد خانواده هاي ارمني به تدريج به نواحي شمالي شهر نقل مكان نمودند. ده ها خانواده از جلفاي اصفهان و تبريز و مناطق ارمني نشين ديگر به تهران كوچ كرده و در اطراف مدرسه” داوتيان“ اقامت گزيدند و به همين سبب كليساي ” مريم مقدس “ با هزينه فرد خيري به نام رومان عيسايف بنا گرديد. مراسم تبرك كليساي مزبور توسط گارگين اول جاثليق ارامنه سيليسي و پاتريارك ارامنه بيت المقدس اسقف اعظم اسرائيليان انجام شد. بر اساس مدارك موجود در بايگاني خليفه گري ارامنه تهران در نظر بوده كه جامعه ارمني تهران كه تا آن هنگام وابسته به حوزه خليفه گري ارامنه ايران- هندوستان ( حوزه جلفاي اصفهان) بود، از حوزه مزبور جدا و به حوزه مستقلي تبديل شود. اين برنامه در سال 1945 عملي گرديد. در اين موقع صدها خانواده ارمني از نواحي مختلف ايران به منظور مهاجرت به ارمنستان به تهران آمدند و بعلت نيم كاره ماندن اين برنامه در تهران اقامت گزيدند. جهت اداره و رسيدگي به امور كليسايي- فرهنگي جامعه ارامنه تهران قبل از تبديل آن به حوزه خليفه گري جداگانه، ساختاري بنام ” شوراي جامعه“ بوجود آمد.

حوزه خليفه گري ارامنه تهران در ابتدا به طور موقت بنا به دستور اچميادزين سازماندهي شد و كشيش ارشد واهان ت. گوستانيان به عنوان خليفه به تهران اعزام گرديد. نامبرده پس از مدتي به جلفاي اصفهان منتقل شد و به جاي او اسقف روبن درامبيان به سمت خليفه ارامنه تهران منصوب گرديد و تا دسامبر سال 1949 در اين سمت باقي ماند، سپس از سمت خود عزل شد و مسند خليفه ارامنه تهران براي مدتي خالي ماند. سه سال پس از سازماندهي حوزه خليفه گري ارامنه تهران، ‌شوراي خليفه گري ارامنه انتخاب گرديد. آنگاه ساختمان كوچكي در جوار كليساي مريم مقدس بعنوان ساختمان شوراي خليفه گري ارامنه تهران با هزينه انجمن زنان دوستدار كليسا بنا شد. در سال 1949 شوراي خليفه گري جديدي انتخاب شد و هيئتي منتخب از مجمع عمومي نمايندگان ارامنه تهران اساسنامه شوراي خليفه گري ارامنه تهران را تهيه و تدوين نمود كه در سال 1951 به تصويب رسيد.

هر سه حوزه خليفه گري ارامنه ايران تا سال 1958 از مركز مذهبي ارامنه اچميادزين تبعيت مي نمودند، لكن بعد از اين تاريخ حوزه هاي مزبور تابع مركز مذهبي جاثليق ارامنه سيليسي شدند.

به تاريخ يكم ژانويه سال 1960 اسقف آرداك مانوكيان به تهران آمد و سمت خليفه ارامنه تهران را تا هنگام مرگ (15 اكتبر 1999) به عهده داشت. پس از قبول مسئوليت عنوان خليفه ارامنه تهران از جانب نامبرده تصميم گرفته شد ساختمان جديدي براي سازمان خليفه گري ارامنه تهران ساخته شود. فرد خيري به نام ماركار سركيسيان زمين مورد نظر را خريداري نمود ولي به علت فوت نامبرده، فرزندان آن مرحوم آقايان گورگن و وازگن سركيسيان به يادبود والدين خود كليساي سركيس مقدس و ساختمان خليفه گري ارامنه را بنا نمودند و ممراسم تبرك آن در 29 آوريل سال 1973 به دست خورن اول جاثليق ارامنه سيليسي انجام شد.

بعد از جنگ بين الملل دوم، قريب بيست هزار ارمني در منطقه شمال شرق تهران و در محله وحيديه اقامت گزيدند. پس از زلزله سال 1963 خرقان، به علت انتقال اهالي ارمني آن به تهران، جمعيت ارامنه تهران رو به فزوني نهاد. نياز به وجود كليساي جديدي در منطقه باعث شد تا بالاخره با حمايت هاي مالي انجمن جهاني كليسا، كليساي ” مترجمان مقدس “ (سورپ تارگمانچاتس) در محله مزبور ساخته شد و سپس در سالهاي بعد در محله مجيديه كليساي ” گريگور مقدس “ و در حشمتيه كليساي” وارطانانس مقدس ” و نمازخانه ” صليب مقدس “ (سورپ خاچ) در ورزشگاه آرارات بنا گرديد.

خليفه گري ارامنه تهران از جانب دولت مرجعي شناخته شده است كه امور جامعه ارامنه را طبق اساسنامه خود اداره مي نمايد. از جمله وظايف اين شورا اجراي مصوبات مجمع نمايندگان جامعه ارامنه و نيز رسيدگي به امور مربوط به احوال شخصيه و امور خانوادگي و ارثيه ارامنه تهران ، اداره امور كليساها، مدارس، گورستان ها و رسيدگي به زندگي فرهنگي و اجتماعي ارامنه حوزه تهران است.

حوزه عملكرد خليفه گري ارامنه تهران ابتدا شامل 12 ناحيه تابعه بوده است كه عبارت بودند از: اراك، قزوين، خرقان، ونك، رشت، انزلي، مشهد، همدان، كرمانشاه، گرگان، ساري ، بابل و بابلسر.

ونك دهكده اي در حومه تهران بود كه به علت توسعه شهر به آن وصل گرديد. خرقان به علت زلزله سال 1963 از سكنه ارمني خالي شد. ارامنه شهرهاي همدان و كرمانشاه در طول جنگ ايران و عراق، اين شهرها را ترك كردند و به مناطق ديگر منتقل شدند. در هر يك از شهرهاي اراك، رشت و انزلي تاكنون يك كليسا و يك مدرسه ارمني فعاليت مي نمايد. در شهرهاي قزوين و مشهد فقط يك كليسا وجود دارد و در نزديگي گرگان در دهكده قرق نمازخانه اي ساخته شده است. ولي در شهرهاي ساري و بابل و بابلسر كليسا و مدرسه وجود ندارد.

همچنين در تهران مؤسسات ( كليسا، مدرسه، انجمن) متعلق به ارامنه كاتوليك و كليساي انجيلي به فعاليت اشتغال دارند. تعداد قابل توجهي از ارامنه تهران، كارمند دولت، پزشك، مهندس، معمار، وكيل و مدرس يا مالك يا سهامدار شركت ها و مؤسسات حرفه اي و تجاري مختلف هستند.

در دهه 60 ميلادي، جامعه ارمني تهران داراي 16 باب مدرسه با تعداد حدودأ 5000 دانش آموز مشغول به تحصيل در اين مدارس بودند. اكنون جامعه ارمني تهران داراي 28 باب مدرسه مي باشد و تعداد دانش آموزان اين مدارس حدودأ‌7000 نفر تخمين زده مي شود. اكثر اين مدارس متعلق به خليفه گري ارامنه تهران است و بقيه به ارامنه كاتوليك، كليساي انجيلي و مؤسسه كل خيريه ارامنه تعلق دارند.

بعد از انقلاب اسلامي ايران ( در سال 1979) مدارس پسرانه و دخترانه از يكديگر تفكيك شدند. وزارت آموزش و پرورش حقوق مدرسين و كاركنان رسمي و دولتي مدارس ارامنه را مي پردازد و اجازه داده است كه هفته اي چند ساعت تعليمات ديني و به تبع آن زبان ارمني در اين مدارس تدريس شود. مخارج جنبي مدارس ارامنه را شوراي خليفه گري، اولياي دانش آموزان و افراد نيكوكار تأمين مي نمايند. تحصيلات شامل سه مقطع آموزشي ابتدائي (5سال) ، راهنمائي (3 سال) و دبيرستان (3سال) مي باشد. در كنار مدارس مزبور، دوره هاي آمادگي و كودكستان ها نيز مشغول كارند. به منظور بازآموزي معلمين ارمني در سال 1961 دوره عالي شبانه زبان ارمني وابسته به شوراي خليفه گري ارامنه تهران تأسيس و به كار پرداخت. اين دوره پس از چند سال وقفه در سال 1981 مجددأ شروع به فعاليت نمود و امروزه داراي 60 تا 90 دانشجو مي باشد. مدت تحصيل در اين دوره سه سال است.

در سالهاي 78-1967 دوره فوق ليسانس زبان و ادبيات ارمني در دانشگاه تهران فعاليت داشته است كه بعد از سال 1979 تعطيل شد.

در سال 1995 دوره ليسانس زبان و ادبيات ارمني در دانشگاه آزاد اسلامي ايران تأسيس شد كه اكنون نيز به فعاليت اشتغال دارد.

سال هاي 1920 در تهران به تدريج انجمن هاي ادبي مختلف ارمني پاي به عرصه وجود نهادند و روزنامه ها و ماهنامه ها منتشر گرديد.

شايان ذكر است كه از نيمه دوم قرن نوزدهم ادبيات ترجمه اي آغاز و نمونه هايي از بهترين آثار منظوم ادبيات فارسي به زبان ارمني ترجمه شد. از پيشگامان بنام اين مهم هوانس خان ماسحيان ( سياستمدار و مترجم شهير آثار شكسپير) و هوسپ ميرزاييان را بايد نام برد.

روشنفكران ايراني ارزش زيادي براي ادبيات ارمني قائل مي شوند و آثار مورخين ارمني را به عنوان منابع صحيح و قابل اعتماد مي پديرند. از سالهاي 1910 آثار آهارونيان، شانت، رافي، شيروانزاده و تومانيان ترجمه گرديد و ارائه شد. طي سالهاي 1950 كتاب تاريخ خورناتسي به زبان فارسي ترجمه شد. از نيمه دوم قرن نوزدهم، چهره هاي سرشناسي ار هنرمندان ارمني در عرصه هنر( تئاتر، موسيقي، نقاشي، حكاكي، سينما ) به هنرنمائي پرداخته اند كه ده ها نفر از آنها در محافل هنري ايران مشغول مي باشند و سهم بسزائي در زندگي فرهنگي و هنري ايران داشته اند.

در تهران تاكنون 80 عنوان نشريه ارمني زبان منتشر شده است. در حال حاضر روزنامه ” آليك ” از سال 1931 ، فصلنامه ” پيمان” ، ماهنامه هاي ” آرارات” ، ”‌ آباگا” (آينده)، ” آراكس” و مجله دوهفتگي ” لويس” (نور) به زبان ارمني در تهران منتشر مي شوند. ” مؤسسه آليك” با سابقه طولاني خود، علاوه بر انتشار روزنامه اي به همين نام كتاب هاي مختلفي به زبان ارمني چاپ و سهم بزرگي در عرصه توسعه فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي جامعه ارامنه تهران را دارد.

ساليان متمادي است كه تقويم هاي ارمني زبان ” رافي” ، ” نائيري” و ” گانتق” كه از لحاظ محتوي به صورت سالنامه تهيه و تنظيم مي شوند، همه ساله در تهران انتشار مي يابند.

در حوزه خليفه گري ارامنه تهران بالغ بر 25 انجمن و باشگاه در زمينه هاي مختلف زندگي جامعه ارمني منجمله در عرصه فرهنگ، امور خيريه و ورزش به فعاليت اشتغال دارند. اين انجمن ها و باشگاه ها عمدتأ تحت پوشش شوراي خليفه گري بوده و با آن همكاري نزديك دارند. از ميان انجمن ها و باشگاه هاي فعال در امور فرهنگي و ورزشي مي توان از سازمان فرهنگي ورزشي ” آرارات” با ورزشگاه خود و باشگاه ” سيپان ” ، انجمن ” چهارمحال ” ، انجمن ” جامعه فارغ التحصيلان ارامنه دانشگاه هاي ايران ” ، باشگاه ” نائيري” ، انجمن ” اجتماعي فرهنگي ارامنه ايران” و ” ورزشگاه رافي” را نام برد كه به علت داشتن سالن و امكانات جنبي فعاليت گسترده تري دارند. ” انجمن زن ارمني ” (هاي گين) با شعب سه گانه خود، باشگاه ” سردارآباد ” و اتجمن هاي شعرا و نويستدگان ارمني ، انجمن هاي معلمان، پزشكان، معماران، ” وان واسپوراگان” ، ” انجمن زنان دوستدار كليسا” ، ” جامعه صنعتگران ارمني ايران” و غيره نيز در زمينه هاي مختلف خاص خود فعاليت قابل توجهي دارند.

پس از درگذشت اسقف اعظم ” آرداك مانوكيان” خليفه ارامنه تهران در سال 1999، در 26 اكتبر 1999 مجمع عمومي نمايندگان ارامنه تهران، اسقف ”سيبوه سركسيان” را تخست به عنوان جانشين خليفه و آنگاه در 6 ژوئن سال 2000 به عنوان خليفه ارامنه تهران انتخاب نمود.

با انتخاب اسقف سيبوه سركيسيان به عنوان خليفه ، فصل تازه اي در زندگي كليسايي، ملي، فرهنگي و تربيتي ارامنه تهران گشوده است.
All Rights Reserved By ( THE ARMENIAN DIOCESE OF TEHRAN ) © Designed and developed by Global Micro Center ® 2006
For information please contact : info@armprelacy.com