نجم ثاقب در احوال امام غایب علیه السلام (دوره دو جلدی)

نجم‌الثاقب (نام کامل: «النجم الثاقب فی احوال الامام الحجة الغائب») کتابی‌است به زبان فارسی نوشتهٔ حاج میرزا حسین طبرسی نوری که توسط ياسين الموسوي به عربی نیز برگردانده شده است. این کتاب در ۱۲ باب و شرح احوال امام دوازدهم شیعیان دوازده‌امامی نوشته‌شده‌است. معنی لغوی نجم الثاقب ستاره ی نافذ یا درخشان است.

در باب تاریخ تألیف کتاب در باب اول آمده‌است که در ماه ۱۴ ذیقعده ۱۳۰۲ نوشته شده‌است. نجم‌الثاقب از کتاب‌های معتبر شیعه در باب مهدویت است.

560/000 ریال 504/000 ریال

شناسه محصول: 7/0423 دسته: , , برچسب: , , , , , , , , , , , , , , ,

اطلاعات کتاب

وزن1835 g
نوع جلد

جلد سخت

زبان کتاب

عربی, فارسی

تعداد صفحه

1504

قطع کتاب

وزیری

شابک

978-964-973-363-0

نوبت چاپ

هفدهم

سال انتشار

1395

نجم ثاقب در احوال امام غایب علیه السلام (دوره دو جلدی)

در احوال حضرت ولی عصر صاحب العصر و الزمان بقیه الله الاعظم

این اثر که نام کامل آن نجم الثاقب فی احوال الامام الغائب است، دومین کتاب علاّمه در موضوع مهدویت و به زبان فارسی می باشد. این کتاب ـ چنان چه در مقدمه به آن اشاره شده ـ به درخواست میرزای شیرازی نگاشته شده است. وی با شناخت از دانش و صلاحیت علمی علاّمه نوری از وی می خواهد که کتابی درباره آن حضرت (ع) به زبان فارسی بنویسد و حاجی نوری در پی اجابت این درخواست در کمتر از سه ماه نجم الثاقب را می نگارند. مؤلف داستان گفت وگوی خود با میرزا را در این ارتباط در مقدّمه نجم الثاقب چنین آورده است:

چندی پیش جناب مستطاب حاج میرزا حسن شیرازی با من مشورتی کرد و نظر ایشان بر این تعلّق گرفت که کتاب کمال الدّین به فارسی ترجمه شده و در میان اهل ایمان انتشار یابد[در پاسخ] من عرضه داشتم که جناب عالم فاضل سیّد علی اصفهانی معروف به (امامی) ـ شاگرد علامه مجلسی ـ آن را ترجمه کرده … همچنین بعضی از فضلای معاصر از سادات شمس آبادی اصفهان آن را ترجمه کرده اند و ترجمه دوباره آن رنج بی فایده ای است. جناب میرزای شیرازی از این اندیشه منصرف گشتند تا این که در ماه شعبان گذشته ( ۱۳۰۳ ق) شبی ایشان، مجدداً سخن از تألیف کتابی درباره آن حضرت به میان آورده و سرانجام فرمودند: «بهتر آن است که مستقلاً کتابی در این باب نوشته شود و شخص شما برای این خدمت شایان، شایسته هستی». بنده معروض داشتم: «فعلاً مقدّمات اقدام این امر خطیر فراهم نیست امّا سال گذشته رساله ای به نام جنّه المأوی نوشتم و در آن [شرح احوال] کسانی را که در عصر غیبت کبری خدمت امام عصر(ع) رسیده اند، جمع آوری کردم و این غیر از کسانی است که در جلد سیزدهم بحارالانوار ذکر شده اند، اگر مصحلت می دانید جنه المأوی را ترجمه و مطالب موجود در بحارالانوار را نیز به آن بیفزایم تا کتاب خوبی از کار درآید. میرزا این نظر را پسندید و فرمود: «تنها بر این مطالب اکتفا نشود بلکه اندکی از حالات آن جناب نیز به آن افزوده گردد، هر چند که به ایجاز و اختصار باشد».

من نیز از بارگاه ملکوتی امامین عسکریین(ع) به خاطر حقّ همسایگی در خواست کمک کردم و بحمدالله از برکت آن جایگاه در اندک زمانی (نزدیک به سه ماه) این خدمت به انجام رسید و نام این گرامی نامه را نجم الثّاقب گذاشتم.

چنان چه خود مؤلّف در مقدّمه اشاره کرده اند نجم الثاقب ترجمه جنّهالمأوی با افزوده هایی می باشد. بعد از اتمام کتاب، مرحوم میرزای شیرازی در تقریظی بر کتاب آن را چنین می ستاید:

کتابی است در نهایت تمامیّت و حسن تربیت و جوده تهذیب که در نظر ندارم [کتابی] در این باب به این خوبی نوشته شده باشد. مراجعه به این کتاب در رفع شبهه و تصحیح عقیده بر متدیّنان لازم است تا انشاءالله از لمعان (= تابش) انوار هدایتش به سر منزل ایمان و ایقان (= یقین) و محل امن و امان برسند.

معرفی نجم ثاقب

در این جا جهت آشنایی و آگاهی هر چه بیشتر خوانندگان گرامی موعود، مروری بر موضوعات و مطالب این کتاب می کنیم. علامه سترگ شیعی، محدث نوری به خاطر آن که آخرین محبّ خدا دوازدهمین ولی از زنجیره ولایت می باشند تبرکاً نجم الثاقب را در دوازده باب به شرح ذیل تدوین و تنظیم نموده است که به این باب ها و فصول به اختصار اشاره می شود:

باب اوّل، در چگونگی ولادت سراسر سعادت حضرت مهدی(ع)

باب دوم، در ذکر اسامی و القاب و کنیه های امام و وجه تسمیه (= علّت نام گذاری آن ها). مؤلف در این فصل ۱۸۲ نام، لقب، کنیه را برای آن جناب ذکر کرده و غالباً زیر هر عنوان مطالبی را از آیات، روایات، تفاسیر، … می آورد.

باب سوم، که در دو فصل سامان داده شده است: فصل اول در «شمایل» و فصل دوم در «خصایص». حاجی نوری در فصل اول به شمه ای از شمایل ولی عصر (ع) اشاره کرده، و سخن را با این حدیث پیامبر(ص) که فرمود: «مهدی(عج) شبیه ترین مردم به من در خَلق و خُلق است» آغاز کرده و با آوردن احادیثی از دیگر معصومان (ع) مطلب را پی می گیرد. ایشان در فصل دوم به خصایص و ویژگی های آن حضرت می پردازد.

وی در این باب به ۴۶ خصیصه منحصر به فرد آن حضرت اشاره می کند و زیر هر خصیصه مطالب روایی و تفسیری فراوانی را در تکمیل و تتمیم بحث می اورد و در پایان با اقرار و اعتراف به قصور و عجز خود می نویسد: «آن چه که ذکر شد نمونه ای از خصایص و تشریفات الهیّه مهدویّه [است] و اندکی از مقامات عالیه آن حضرت [می باشد] و بزرگی سلطنت آن جناب را کسی ندیده و نشنیده و نخواهد دید…».

باب چهارم، به بیان اختلاف مسلمانان درباره وجود آن حضرت اختصاص دارد. محدّث نوری در این باب به طرح شبهاتی نظیر: مهدی، همان مسیح است، یا مهدی فرزند عبّاس می باشد، یا مهدی همان محمدبن حنفیه است، نیز مهدی فرزند امام حسن مجتبی(ع) است پرداخته و با تسلطی که به نصوص روایی، متون تفسیری، رجال، تاریخ و … دارد پاسخ هایی در خور به این شک و تردیدها می دهد و در پایان این بخش، دیدگاه ۲۰ تن از عالمان اهل سنت و عامّه را از باب نمونه می آورد.

باب پنجم، به نظریه شیعه که «حضرت مهدی (ع)، فرزند امام حسن عسکری (ع) است» پرداخته و آن را مورد بررسی قرار داده است. و مرحوم مؤلّف در پایان سی حدیث از اهل سنّت و ۴۰ حدیث از شیعه در تائید و گفتار خود می آورد.

باب ششم، در اثبات امامت آن حضرت از روی معجزات صادره از آن بزرگوار است. ایشان در این باب می نویسند:

«معجزات آن حضرت بسیار است و چون بنای [این کتاب] بر اختصار است لهذا به ذکر چهل معجزه از کتاب هایی که نزد علاّمه مجلسی(ره) نبوده و یا بوده اما وی از نقل آن غفلت نموده اند می پردازیم تا مویّدی بر گفته های ایشان باشد…»

«هر چند بعد از اثبات وجود و بقای آن ذات مقدّس احتیاجی به ذکر معجزه نیست] زیرا نفس بقا و طول عمر آن جناب از اعظم آیات الهیّه و براهین قطعیّه است و آن [کس] را که آن معجزه باهره متواتره کافی نباشد از سایر معجزات نیز حظّی نبرد…»

باب هفتم، مفصل ترین بخش کتاب است و به ذکر سعادتمندانی که در عصر غیبت کبرا به حضور آن خورشید پیدای جهان شرفیاب شده اند پرداخته و صد حکایت که برخی از آن ها را خود مؤلف از افراد مورد اعتماد و ثقه شنیده است، از آن بار یافتگان به خانه خورشید در آن جا آورده شده است. مؤلّف در پایان این بخش می نویسد:

«در نقل این حکایات اقتصار کردیم بر آن چه که در کتب معتبره دیدیم و یا از ثقات (= افراد راستگو) و علما شنیدیم و نقل بسیاری از وقایع را که با سند معتبر به ما نرسیده بود، ترک کردیم »

باب هشتم، در شرح و توضیح توقیع شریف در باب «تکذیب مدّعی رویت» است. مرحوم محدّث نوری این باب را با توقیع شریف به آخرین سفیر خاص امام (ع) در عهد غیبت صغری ـ علی بن محمد سمری ـ آغاز می کند. برابر این توقیع، مدعی مشاهده در غیبت کبرا پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ـ (کذّاب مفتر) است و ادعای وی غیر قابل پذیرش. علاّمه نوری اشکالات و خدشه هایی را بدین شرح بر این توقیع وارد می سازد که این توقیع، خبر واحد وضعیت است و لذا بر آن اعتمادی نمی توان کرد هم چنین شیخ طوسی هم که آن را نقل کرده بدان عمل ننموده لذا قابل اعتراض است. «این خبر، ضعیف و غیر [از] آن، خبر واحد است که جز ظنّ از آن حاصل نشود و مورث جزم و یقین نباشد، پس قابلیت ‍[آن را] ندارد که با وجدان قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا می شود، معارضه کند…»البته محققان بعدی در دفاع از این توقیع شریف خدشه های جدّی بر گفتار محدث نوری وارد ساخته اند که طالبان می توانند به کتاب های نگارش یافته پس از نجم الثاقب مراجعه کنند.

باب نهم، موجزترین بخش کتاب است و به بیان و اثبات یکی از مناصب خاصّ آن حضرت یعنی «دستگیری از درماندگان در بیابان و غیر آن» می پردازد. «اغاثه و فریادرسی درماندگان از مناصب الهیّه آن جناب خواهد بود…»

هم چنین «از القاب خاصه آن حضرت «غوث» است و معنای آن «فریادرس» است و حقیقت معنای این لقب الهی محقق نشود تا آن که صاحب آن دارای قوّه سامعه ای باشد که هر کس، در هر جا و پرسان که در مقام استغاثه برآید، بشنود…»راهنمایی در بیابان و دستگیری گمشدگان ‍[کار] حضرت اباصالح(ع) است که همان «غوث اعظم» و ولی عصر و صاحب الزمان است… »

باب دهم، به بیان وظایف و تکالیف بندگان خدا نسبت به حجّت کبرا (ع) اختصاص دارد که مرحوم مؤلف تکالیف عباد و افراد را به چهار نوع تقسیم می نماید: ۱) تکالیف قلبی ۲) تکالیف جوارحی ۳) تکالیف زبانی و ۴) تکالیف مالی؛ و در باب تکلیف قلبی می نویسد: «اگر انسان واقعاً جرعه ای از شربت گوارای محبّت به امام خود را چشیده و رشته قلبش بر حسب فطرت پیوسته به آن حضرت کشیده باشد، البته چنان مهموم (= غمگین) شود با فراقی چنین که خواب را از چشم برد و لذّت را از طعام و شراب… »

باب یازدهم، در بیان زمان های خاص مربوط به آن حضرت است مثل: شب قدر، روز جمعه، روز عاشورا، عصرهای دوشنبه و پنج شنبه، شب و روز نیمه شعبان، نوروز، و هر روز از زردی آفتاب تا آن گاه که به غروب می نشیند.

باب دوازدهم، در این باب نویسنده اعمال و آدابی را یادآور می شود که به شرط خلوص شاید بتوان به برکت آن ها به سعادت ملاقات آن بزرگوار فائز و نائل آمد و بهره و فیضی از آن وجود شریف بر گرفت:

«و معلوم شد که نیل به این مقصود در غیبت کبرا ممکن و میسور [است]، بلکه روشن شد که می توان به وسیله علم و عمل و تقوای تامّ و معرفت و تضرّع و انابت و تهذیب نفس قابل تلقّی اسرار و داخل در سلک خاصان و خواص شد…» مقصود در این جا به دست آوردن راهی است که شاید [بتوان] به وسیله آن در عمر خویش نوبتی به این نعمت برسد، هر چند در خواب باشد. مولّف کتاب را با ذکر زیارت ها و دعاهایی در این ارتباط پایان می دهد.

سخن را با توصیفات شیرین و تعبیرات دلنشین و عبارات لطیف علامّه نوری در دیباچه جنهالمأوی در مقام اظهار ادب و ثنا و ستایش به پیشگاه ناموس رهبر و امام عصر(ع) که حاکی از عشق و علاقه زاید الوصف آن مرحوم به مقام حجّت کبری است با ترجمه شیوای استاد محمدرضا حکیمی از کتاب خورشید مغرب آورده و با ستایش نامه وی در مقدمه نجم الثاقب به پایان می بریم:

عنقاء قاف القدم، القائم فوق مرقاه الهمم، الاسم الاعظم الالهی، الحاوی للعلم الغیر المتناهی، قطب رحی الوجود، و مرکز دائره الشهود، کمال النشأه و منشأ الکمال، جمال الجمع و مجمع الجمال، المترشّح بالأنوار الإلهیّه، المربّی تحت استار الربوبیّه مطلع الأنوار المصطفویّه ومنبع الاسرار المرتضویّه، ناموس ناموس الله اکبر و غایه نوع البشر، ابی الوقت و مربّی الزمان، الّذی هو للحقّ امین ٌو للخلق امان،ٌ ناظم المناظم و الحجّه القائم…»

«عنقاء بلند آشیان ستیغ ازلیّت، عقاب آسمان یُسرِ دور از حدّ فکر و همّت، اسم اعظم الهی، گنجور علم نامتناهی، محور چرخ وجود و هستی، نقطه پرگار شهود و حق پرستی، کمال بخش جهان و جهانیان، شمع محفل زیبایی و زیبایان، خاورستان انوار سبحانی، پرورده سراپرده غیبت ربّانی، مشرق انوار هدایت مصطفوی، مطلع اسرار ولایت مرتضوی، سرّ ناموس خدای اکبر، ربّ النوع افراد بشر، پدر زمان، مربی دوران، امین خالق منّان، امان مردم جهان، نظم آفرین منظومه های متراکم، حجّت بر حقّ قائم (ع)…»

خلف سلف، غالیه عزّت و شرف، قطب زمین وغوث زمان، کنز رجاء و کهف امان، گوهر تابان در بحر امکان، حجاب ازلی ایزد سبحان، و اسم اعظم الهیِ پوشیده و پنهان، عنقای قاف محیط به جهان، دادرس درماندگان و دادخواه خون برگزیدگان، پاک کننده دامان خاک از لوث ملحدان، فرمانفرمای ممالک زمین و آسمان حجّت بالغه خداوندی بر جهان و جهانیان، خلیفهالرحمان و امام الانس و الجانّ، حضرت بقیه الله صاحب العصر و الزمان (عج)…

نقد و بررسی ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “نجم ثاقب در احوال امام غایب علیه السلام (دوره دو جلدی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *