تبليغاتX
آقا اجازه (مدرسه ازادگان-استاد شهریار)

آقا اجازه (مدرسه ازادگان-استاد شهریار)

عکسی از خواهر زاده ام (لعیا )

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و هشتم آبان 1387ساعت 23:10  توسط ابراهیم نیک خو  | 

باز هم تعطیلی

دیگر خسته شدم . باز هم روز پنج شنبه به تعطیلی برخورد کردم . این چهارمین تعطیلی است که در طول کمتر از دو ماه به ان برخورد می کنم. ان هم روز پنج شنبه که درس هایم عقب هستند. با بچه های دبیرستان اصلا مشکلی ندارم و درسمان الحمدلله خوب جلو رفته است . اما راهنمایی ها عقب هستند. کلاس اول راهنمایی هم که کتاب فارسی شان عوض شده است و نیاز به وقت بیشتری دارد .دو هفته که به بهانه تشکیل کلاس ضمن خدمت تعطیلش کردند. یک هفته بین دو تعطیلی بود و وزارت تعطیل. فردا هم که سازمان تعطیل کرده است. (به علت گرد و خاک شدید )شاید کسی دیگر بود واقعا خوشحال می شد . چه می شد این همه تعطیلی به روزهایی می خورد که در بندرعباس کلاس داشتیم یا داریم. البته ناگفته نماند عید قربان و دو سه تعطیلی دیگر در راه است و کلاس های بندرمان هم تعطیل می شود . یادش بخیر وقتی دانش اموز بودیم خوشحال بودیم به یک بهانه ای مدرسه تعطیل می شد. مدیرها هم مثل دانش اموزها هستند. این معلمان بدبخت هستند که به فکر تدریس و عقب بودن درسشان هستند. امروز به این تعطیلی ها فکر می کردم . داشتم دیوانه می شدم وقتی به من گفتند فردا تعطیل است. خدایا دیگر خسته شدم . تا کی تعطیلی؟

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و دوم آبان 1387ساعت 22:37  توسط ابراهیم نیک خو  | 

بندرعباس اسکله ی حقانی

چهار شنبه ی هفته ی گذشته با دوستان دوره ی دبیرستانم به ماهیگری رفتیم خیلی خوش گذاشت.

+ نوشته شده در  دوشنبه بیستم آبان 1387ساعت 9:4  توسط ابراهیم نیک خو  | 

کلاس های ما در ضمن خدمت فرهنگیان



(عکسی از امتحانات دبیرستان استاد شهریار در خردادماه 87)

واقعا روز سختی بود.از ساعت هفت و نیم صبح تا ساعت 8 شب یکسره کلاس داشتیم . فقط بین زنگ

ها 10 دقیقه ای استراحت کوچیک بود. واقعا خسته شده بودم. حوصله ی هیچ چیز رو نداشتم. برنامه

ی کارشناسی ادبیات رو خیلی بد چیده اند. روز چهارشنبه صبح فقط یک ساعت کلاس داشتیم و تا

ساعت 5 عصر کلاسی در کار نبود. کل درسها را در روز سه شنبه جمع کرده بوند. روز سه شنبه هم

باید تا 7 شب می ماندیم .که بیشتر بچه ها چون راهشان دور بود و روز بعد باید تدریس می کردند

رفتند و چند نفری ماندند. استاد های خوبی داریم. روز چهار شنبه عصر درس برنامه ریزی داشتیم.

استادمان رئیس تربیت معلم زینب کبری است. (خانم سقایی نژاد).درسمان در مورد برنامه ریزی در

اموزش و پرورش بود. همه داشتند بحث می کردند و موافقت یا مخالفت خودشان را بیان می کردند.

بعد استاد بعضی از مطالب را بیان می کرد و بچه ها یادداشت برداری می کردند. خیلی تند می خواند

تا بچه ها یادداشت بردارند. هر کاری می کردم نمی توانستم تمام نکات را یاددااشت برداری کنم.

نگاهم به استاد بود و نگاه دیگرم به دست هایی که اصلا توان حرکت نداشتند. یک دفعه با اخم سر دفتر

رو بستم و چیزی رو زیر لب زمزمه کردم. استاد داشت نگاهم می کرد و من هم عمدا این کار را کردم تا

اعتراض خودم را نشان بدهم. یک دفعه استاد با لحن مودبانه و خیلی صمیمی گفت: فرزند گلم ، برادر

عزیزم هر کجا جا ماندی بگو تا دوباره برایت بخوانم. چرا قهر می کنی . کل کلاس متوجه من شدند.

فرصتی پیش امد تا کمی استراحت کنند. استاد رو به بچه ها گفت: شما ندیدید چگونه اخم کرد .

ودفترش رابست. خودم هم خنده گرفته بود. زنگ که خورد استاد در بیرون از کلاس مرا دید و با هم

صحبت کردیم . او از کلاس درس صحبت کرد. واقعا استاد خوبی است . البته استاد های ضمن خدمت

فرهنگیان همه خوبند. هر چند بعضی ها گیر می دهند. دیروز کلاس بررسی کتب فارسی اول

راهنمایی در مدرسه ی دکتر حشمت طبل برگزار شده بود و اقای لشکری استاد ادبیات ضمن خدمت

داشت برای فرهنگیان بخش شهاب قشم حرف می زد. کلاس که تمام شد با هم کمی صحبت کردیم

بعد می خواست تنگه ی چاهکوه قشم را ببیند. با هم سری به انجا زدیم. دیروز هم نتوانستم تدریس

کنم. دلم برای بچه های راهنمایی تنگ می شود. . من 12 ساعت را با بچه های اول دبیرستان دارم و

این خسته کننده است. تصمیم گرفتم سال بعد اصلا دبیرستان استاد شهریار تدریس نکنم. هر

دبیرستانی باشد می روم. بیشتر به خاطر تنوع .سال قبل که باسعیدو بودم خیلی خوش می گذشت.

البته روستای گوری هم تدریس می کردم. امسال دو روز تدریس دارم و این خسته کننده است . از

هفت و نیم صبح تا پنج و بیست عصر یکسره تدریس دارم. واقعا خسته شده ام. فکرش را بکنید تا

دوازده و بیست کلاس دارید و بعد فقط ده دقیقه فرصت دارید نماز ظهر را بخوانید . از ناهار هم خبری

نیست. تازه اگر دانش اموزان خوبی هم داشته باشید احساس خستگی نمی کنید. فقط کلاس اول

راهنمایی خستگی را از تنم بیرون می برد. دوبار املا گرفته ام و همه نمرات بالایی دارند.جا دارد از

دبیران خوب ابتدایی شان تشکری کنم .(ازاد - پهپوری - ابراهیمی نژاد -اسلامی -افتاده و ...) انشالله

سالیان بعد هم دانش اموزان خوبی به راهنمایی بیایند.
+ نوشته شده در  جمعه سوم آبان 1387ساعت 11:20  توسط ابراهیم نیک خو  |